چشمهای آسمان | فارسی پایهی سوم دبستان
در این مقاله در مورد آسمان شب و صورتهای فلکی صحبت خواهیم کرد. صورتهای فلکی مجموعهای از ستارهها هستند که از روی کرهی زمین نزدیک به هم دیده میشوند. میتوان گفت صورتهای فلکی الگوهای ستارهای هستند. انسانها در گذشته ستارهها را به طور خیالی به هم وصل میکردند و به نام یک اسطوره، جاندار یا شی نامگذاری میکردند. انسانها از ستارهها برای جهتیابی و مسیریابی استفاده میکردند. بنابراین لازم بود برای شناختن ستارهها و تشخیص آنها از یکدیگر آنها را در گروههایی دسته بندی کنند. در کتاب فارسی پایهی سوم دبستان، دانشآموزان در درس چشمهای آسمان در قالب داستان با مفهوم صورت فلکی و ستاره آشنا میشوند.
چشمهای آسمان
تا به حال به آسمان شب خیره شدهاید؟ در آسمان شب چه میبینید؟ یک شب زیبای بهاری که از پنجرهی اتاقم به آسمان نگاه میکردم، حسابی غرق تماشای آسمان شده بودم. آسمان پرستاره و زیبا بود. ستارهها به من چشمک میزدند. در آن آسمان پرستاره چیزی نظرم را به خود جلب کرد. بیشتر که دقت کردم آن چیز شبیه به یک خرس بزرگ بود. این خرس بزرگ داشت به من نگاه میکرد. او از چندین ستاره ساخته شده بود. به او گفتم سلام آقا خرسه اسم من پگاه است. اسم تو چیست؟ او گفت: اسم من خرس بزرگ است و به من دب اکبر نیز میگویند. از او پرسیدم چگونه به این جا آمدی؟ اصلا تو در آسمان چه کار میکنی؟ من هرشب از پنجره به آسمان نگاه میکنم قبلا تو را ندیده بودم. چند شب پیش که من داشتم ستارهها را تماشا میکردم تو اینجا نبودی.
صورتهای فلکی
خرس بزرگ با مهربانی گفت: من از ستاره ساخته شدهام. وقتی که در آسمان ستارههای نزدیک به هم را به طور فرضی به هم وصل کنی یک شکل خیالی ساخته میشود. به این شکلها صورت فلکی می گویند. هرکدام از این صورتهای فلکی شکل و اسم خاص دارند. صورتهای فلکی مجموعهای از ستارهها هستند که از روی کرهی زمین نزدیک به هم دیده می شوند. صورتهای فلکی در واقع الگوهای ستارهای هستند که از گردهمایی تعدادی ستاره تشکیل شدهاند. انسانها در گذشته ستارهها را به طور خیالی به هم وصل می کردند و به نام یک اسطوره، جاندار یا شیء نامگذاری میکردند. انسانها از ستارهها برای جهتیابی استفاده میکردند. بنابراین لازم بود برای شناختن ستارهها و تشخیص آنها از یکدیگر آنها را در گروههایی دسته بندی کنند. در حقیقت من صورت فلکی خرس بزرگ هستم.
خرس بزرگ گفت من دوستهای دیگری هم به نامهای خرس کوچک، شیر، خرگوش، عقرب، اسب بالدار، ماهی، کرکس، گاو، کبوتر، کلاغ، اژدها، بره، شکارچی و … دارم. هر کدام از دوستهای من یک صورت فلکی هستند. اندازهی صورتهای فلکی با توجه به تعداد ستارهها و دوری یا نزدیکی آن ها به یکدیگر متفاوت است. ما هشتاد و هشت دوست صمیمی در آسمان شب هستیم. ولی همهی ما هر شب در آسمان نیستیم. بعضی از ما در فصل بهار، برخی در فصل تابستان، برخی در فصل پاییز و تعدادی هم در فصل زمستان قابل دیدن هستیم. به دلیل چرخش زمین و تغییر فصلها، شبها تنها تعدادی از صورت فلکیها را میتوان مشاهده کرد. در هر صورت فلکی هم ستارههای پرنور و هم ستارههای کم نور وجود دارد. ستارهها هم مانند صورتهای فلکی اسم دارند. ستارههای پرنور چون برای انسانها بسیار مهم بودند اسمهای مختلف داشتند. در هر صورت فلکی دست کم یک ستاره پرنور وجود دارد.
ستاره در آسمان شب
من آن شب زیبا با خرس بزرگ مدت زیادی صحبت کردم و سوالهای زیادی از او پرسیدم. او بسیار مهربان بود و با دقت و حوصله به تمام سوالهای من جواب میداد. از او پرسیدم ستاره چست؟ آیا تمام نقطههای نورانی در آسمان ستاره هستند؟ چرا بعضی از ستارهها پرنور و برخی دیگر کمنور هستند؟ در آسمان چند ستاره وجود دارد؟ خرس بزرگ گفت ستارهها توپهایی آتشین و بسیار داغ هستند که از نور تشکیل شدهاند. آنها در اندازهها و رنگهای مختلف هستند. او گفت اندازهی ستارهها بسیار بزرگتر از چیزی است که ما شبها در آسمان میبینیم. اما به خاطر این که فاصلهی زیادی با آنها داریم کوچک به نظر می رسند. همه ستارهها نسبت به ما فاصلهی یکسانی ندارند، برخی دورتر و برخی نزدیکتر هستند. هرچه یک ستاره به ما نزدیکتر باشد ما آن را پرنورتر و درخشانتر میبینیم و هرچه از ما دورتر باشند ما آنها را کمنورتر میبینیم. اندازهی ستارهها نیز با یکدیگر متفاوت است. بعضی از ستارهها بسیار بزرگ و برخی دیگر کوچک هستند. ما در طول روز نمیتوانیم ستارهها را ببینیم چون نور خورشید مانع از دیدن ستارهها میشود. زمانی که خورشید غروب میکند، ستارهها کمکم ظاهر میشوند. هرچه هوا تاریکتر میشود ستارههای بیشتری در آسمان دیده میشوند. به تدریج با گذشت زمان و نزدیک شدن به زمان طلوع خورشید از تعداد ستارهها کم میشود تا این که با طلوع خورشید ستارهها ناپدید میشوند.
او گفت منظره آسمان شب آن چنان زیباست که هر انسانی دوست دارد شبها به آن خیره شود. ستارهها زینت بخش آسمان شب هستند. در واقع ستارهها هم مثل کرهی زمین یک جسم کروی هستند، اما جنس کرهی زمین با ستارهها فرق می کند. ستارهها اجسامی بسیار داغ هستند و از خود نور میدهند. چون ستارهها بسیار داغ هستند هیچ انسانی نمیتواند روی آن زندگی کند. اما کرهی زمین نه خیلی گرم و نه خیلی سرد است، به همین دلیل انسانها میتوانند روی کرهی زمین زندگی کنند. در کرهی زمین هوا و آب وجود دارد. نزدیکترین ستاره به کرهی زمین خورشید است. این ستارهی درخشان و پرنور به ما نور و گرمی میبخشد. اگر خورشید وجود نداشت ما نمیتوانستیم زنده بمانیم.
دیدگاهتان را بنویسید