بررسی تطبیقی دیدگاه ها درباره آیات رجم شیاطین با شهاب ها
نویسندگان این مقاله (کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث )و کیوان احسانی (عضو هیئت علمی دانشگاه اراک) درتاریخ 1395/02/06 با ارائه مقاله ای با عنوان “بررسی تطبیقی دیدگاه ها درباره آیات رجم شیاطین با شهاب ها” به بررسی آیات مربوطه از دیدگاه های مختلف مفسران در باب رجم شیطان با شهاب آسمانی پرداخته و نویسندگان در بین این دیدگاه ها به دیدگاهایی که آیات را ازباب مثل دانسته و ظاهر آیات را با اکتشافات جدید علمی در زمینه کیهان شناسی توجیه نموده به موضوع مقاله نزدیک تر دانسته اند.
عنوان این مقاله یکی از موضوعاتی است که مفسران دیدگاه های مختلفی نسبت به آیات مربوطه دارند و ایشان این دیدگاه ها را مورد نقد و بررسی قرار داده است.
آیات مرتبط با رجم شیاطین با شهاب ها
نویسندگان با ذکر تفاسیر مختلف از چند کلمه کلیدی در آیات به تحلیل آیات مربوطه می پردازند.
حجر18-16
این آیات را به معنای حفظ آسمان از شیطان در داخل شدن و استراق سمع آنان به آسمان عنوان کردند.
- در این آیات واژگان برج و شهاب حفظ را از دیدگاه مفسران مورد بررسی قرار دادند .
- برج را به معنای ظهور و آشکارا بودن و چیزی بلند و ظاهر معنا کردند که طبق نظربرخی آن را به ستارگان نسبت دادند.
نویسندگان معتقدند که آیات به ظرافت معنا کرده که اجرام آسمانی از منظر زمینی ها به دلیل لایه های جو و بازتاب های نور زیبا به نظرشان میرسید و این منظره در خارج از جو زمین زیبایی ندارد و سیاه و تاریک است.
- حفظ را به نقل از ابن عباس به معنتای جلوگیری از آسیب رسانی که باعث تباهی چیزی میشود عنوان کردند.
- شهاب راغب اصفهانی آن را شعله ای از آتش افروخته و طبرسی آن را عمود از نور میداند که مانند آتش میدرخشد.
صافات10-6
این آیات را با موضوع ستارگان و زینت آسمان دنیا و استراق سمع و رانده شدن شیاطین عنوان کرده اند.
- مارد: تفسیر به هرچیزی عاری از خیر معنا شده است.
- ملاء:معنا شده به گروهی که اتفاق نظر دارند و جلب توجه می کنندو اشاره به نظرعلامه در واژه “ملاء اعلی “دارد که ان را ملائکه دانسته که شیطان قصد استراق سمع انان را دارد.
- دحور: از ریشه دحر به معنوای طرد و راندن با قهر و خواری تفسیر شده
- ·واصب: به معنای دائم تفسیر شده است.
- خطفه:قاپیدن و دزدکی وبا سرعت معنا شده است.
- ثاقب:به معنای شکافنده و سوراخ کننده و نفوذ و پاره کردن تفسیر شده است.
جن10-8
نویسندگان در معنای این آیات با دو آیه قبل تفاوت قائل شدند و این آیات را از زبان جنیان مطرح کرده اند که آنان با سیستم حفاظتی روبرو شده اند.
- لمس: واژه ای که به معنای دست مالیدن و طلب کردن تفسیر شده است.
نویسندگان این آیات را به دو صورت عنوان کرده اند:
- اول آنکه :شیاطین قبلا میتوانستند استراق سمع کنند و از اتفاقات خیر یا شر آینده مطلع شوند. اما بعداز بعثت پیامبراز این قدرت محروم گشته اند.
- از زبان شیاطین گفته شده که ما نمیدانیم که خدا با کم کردن ارتباط انسان با جنیان و دوری از خرافات قصد رشد او را خواسته یا مقدمه عذاب است. که با بعثت پیامبر دست ما را از اخبار آینده کوتاه کرده است.
شعراء 212
نویسندگان با معنای آیه به اینکه شیاطین از استراق سمع محروم گشته اند به تفسیرآن می پردازند که خداوند با آوردن این آیه از ادعای قریش مبنی بر آنکه قرآن توسط شیطان بر محمد القا میشود تکذیب گشته و این آیه ثابت کرده که شیاطین از اخبار آینده بی اطلاع بوده و ایشان به وسیله فرشتگان و شهاب ها از استراق سمع منع شده اند.
ملک5
به زینت دادن آسمان دنیا به چراغ هایی که باعث طرد شیاطین شده و عذاب هایی از جنس آتش فروزان برایشان اشاره کرده است.
تبیین دیدگاههای گوناگون در مواجهه با آیات رجم شیاطین
دو دیدگاه کلی به آیات قبلی که نویسندگان معتقدند بیشتر مفسران این آیات را قابل تفسیر می دانند وجود دارد:
قائلان به تفسیر پذیری آیات رجم شیاطین
اکتفا به برداشتی اجمالی و سربسته از آیات مربوطه: در این قسمت نویسندگان اشاره دارند به نظر گروهی از مفسران از جمله سید قطب که معتقدند این آیات در فهم عقل بشر کنونی نیست و ما موظفیم فقط ظواهر آیات را به مردم بگوییم و فهم بیشتر را به آیندگان واگذاریم که طبق این نظر انسان نباید به مسائلی که ربط به او ندارد و فقط ذهنش را مشغول میکند وارد شود اما نویسندگان با استناد به ایه 24 محمد یادآور شدند که هیج جای قرآن انسان را از دانستن محروم نکرده و بلکه تشویق و از ندانستن سرزنش می کند.
تفسيری بر مبنای معانی ظاهری آیات و روایات وارده
در اینجا نویسندگان به مفسرانی اشاره دارند که موضوع شهاب ها را از دید ظاهری ایات تفسیر کرده اند دراین میان علامه مخالف این تفسیر ظاهری از آیات می باشند. نویسندگان با نقل قول از ابن عباس مبنی بر اینکه در زمان جاهلیت هر کاهنی شیطانی داشت که اخبار آینده کره زمین رابه ایشان اطلاع می دانند ولی بعداز بعثت عیسی استراق سمع از سه آسمان و بعد از بعثت پیامبر استراق سمع از کل آسمانها برداشته شده است و نویسندگان معتقدند که شهاب معجزه پیامبر است چرا که تا پیش از ایشان شهابی دیده نشده است .در آخر هم به نقل از ابن عباس گفته شده که شیاطین نمی میرند ولی سقوط میکنند و می سوزند.
سوالاتی که نویسندگان مطرح کرده اند : چطور شیطانی که ماهیتی رقیق و ناری دارد با سنگ های آتشین و سخت و ثقیل مورد اصابت واقع می شوند؟ و جایگاه فرشتگانی که با غیب در ارتباط هستند و ملکوتی می باشند همین آسمان است؟
تفسير آیات با تکيه بر نظریات کيهان جدید و یافته های نوین علمی
نویسندگان در این قسمت با اشاره به نظریات افرادی چون بازرگان مبنی بر اطلاعات علم جدید از این سه آیه ی ذکر شده . و این آیات را به لایه های حفاظتی و زیبا سازی کره زمین عنوان کرده اند و هفت اسمان را به هفت لایه زمین نسبت داده اند.
متذکر شدند که این لایه ها زمینیان را از سه خطر محافظت می کنند 1- سنگ های سرگردان2-اشعه مضر3-بادهای خورشیدی که به توضیحات هر کدام پرداخته اند.
بعد از این توضیحات ایات را این چنین تفسیر کرده اند:هرچیزی که از مدار خودش خارج شود شیطان طلقی میشود مانند سنگهای سرگردان که شیطان هستندوهمچنین ایشان آیات صافات را برخلاف مفسران به صورت یافته های علمی تفسیر کرده اند.
برداشت وتفسيری دیگر، مبتنی بر حدس و احتمال
در این قسمت اشاره دارد به نظر برخی افراد مبنی بر آنکه یک سری امواج رادیویی قدرتمند ازفضاهای دور ارسال می شود که با دستگاهایی در کره زمین دریافت میشود و این نشان از آن دارد که موجودات فضایی بنام پری در تلاش بر دریافت این امواج هعستند ولی اشعه نیرومندی جلوی دریافت آن را می گیرد.
سوالاتنویسندگان در این قسمت: ایا ملاءاعلی در سوره جن همان جایی است که موجودات متمدن زندگی میکنند؟
چرا پریان می خواهند به این اشعه دسترسی پیدا کنندو منشا آن کجاست؟
تفسيری مبتنی بر تشبيه و مثل دانستن آن آیات
این قسمت اشراه شده به سمبلیک بودن آیات برای ملموس و محسوس شدن اتفاقاتی که از نظر انسان قابل درک نیست .استناد شده به دیدگاه علامه طباطبایی با اشاره به آیه 43 عنکبوت که خداوند اتفاقات را مثال هایی برای مردم آورده که فقط دانایان متوجه می شوند. ایشان حادثه شهاب سنگ را به دلیل دور کردن شیاطین توسط فرشتگان از درگاه مقرب و افشاکردن آنان در فریب و نیرنگ از حق و باطل می دانند.
دیدگاه دیگر نظر آیت الله مکارم مشابه نظر علامه است ایشان با استناد به آیه 40 اعراف اشاره کردند که این آسمان ، آسمان معنوی است نه مادی و همچنین اشاره شده که ایشان معتقدند ستارگان هم مادی هستند که در آسمان دیده می شوند و هم معنوی که تشبیه شده به دانشمندان که راه را به انسان نشان می دهند و استناد به حدیثه از پیامبر و اشاره شده به آیه 97 انعام. آسمان را حق و معویت دانسته و شیاطینی که قصد ورود دارند که توسط پیامبران راه نفوذ گرفته شده است. نویسندگان منظور سوره های صافات و حجر در کلمه سما را آسمان دنیا گفته اند و فقط سوره جن را استناد کردند به آسمان معنوی.
دیدگاه سوم اشاره به طنطاوی دارد که شیاطین را به دانشمندان ححیله گر و در جای دیگر انسان های غافل دانسته و منظور از شهاب را کنایه از حرص و طمع و شهوت دانسته واشاره به آیات 17و18 حجر و 34الرحمن که اشاره به شکست شیاطین و عبرتی برای انسان ذکر کرده است.
دیدگاه قرائتی مبنی برآیه 18حجر آسمان معنوی را از شیاطین محفوظ دانسته و عنوان داشته که اگر وسوسه ای حاکم شود آن را توسط شهاب علم و برهان مورد هدف قرار می دهند.
دیدگاه تمثیلی آخر ابن عربی است که معتقد است منظور از سما عقل یا قلب منظور از بروج مراتب عقل و مقامات اخلاقی ، منظور از آراستن آُمان علوم معارف و مراد از شیطان تخیلات و اوهام و شهاب هم به برهان و نور هدایت تشبیه شده که همگی را برای راندن تخیلات و اوهام میداند.
قائلان به تفسیرناپذیری آیات رجم شیاطین
دو دیدگاه مطرح است:1-مراد واقعی نداشتن این آیات به علت تأثر از عقاید و فرهنگ زمان نزول 2-بودن آیات از نوع رؤیای رسولانه و نيازمندی آنها به تعبير نه به تفسير
مراد واقعی نداشتن این آیات به علت تأثر از عقاید و فرهنگ زمان نزول:
نویسنده در اینجا به دیدگاه ابوزید محقق مصری می پردازد که ایشان معتقد است قرآن مختص زملن آن دوران بوده و بر طایفه ی عرب خرافاتی نازل شده و ایات نمیتواند کاربردی در نسل های بعدی داشته باشد و آن را زائده ذهن بشر و تاثیر پذیر از خرافات جاهلیت دانسته است ابوزید سحر، جن و جادو را که در آیات قرآن مطرح شده امور خرافی معرفی می کند که ریشه در عقاید جاهلی مردم دارد.
بودن آیات از نوع رؤیای رسولانه و نيازمندی آنها به تعبير نه به تفسير
نویسنده اشاره دارد به تفسیر دکتر سروش درمقاله (راوی رؤیاهای رسوولانه) به ناظر و راوی بودن پیامبر و او معتقد است که آیات به نویسندگی پیامبر ایجاد شده که ربطی به وحی ندارد و بیشتر شبیه رویاهایی است که پیامبر آن ها رانگاشته است.در این مقاله اشاره میکند که سروش معتقد است قران کتابی است شبیه به کتاب مکاشفات یوحنا که نویسنده به زبان سمبلیک هرآنچه دیده روایت کرده است.
نویسندگان اشاره دارند به 4 قسم بودن وحی:
1-وحی مستقیم2-وحی از طریق فرشتگان 3- وحی ازطریق غیر فرشتگان4-وحی رویای صادقه
نویسندگان با استناد به 51شوری اشاره به سه وحی اول و 102 صافات اشاره به وحی چهارم دارند
دراین قسمت با آوردن آیات 193و 194سوره شعراء اشاره کردند به نزول قرآن از طریق جبرئیل بر پیامبر
نویسندگان اشاره به نقد سروش از علامه داشته اند که اگر شیطان ماورایی است چگونه با شهاب مادی می توان آن مورد اصابت قرار دادوهمچنین سروش رمی شیطان را رویای رسولانه خوانده است.
نتیجه گیری مقاله
نویسندگان در پایان اشاره دارند به افرادی که دیدگاهشان مورد بررسی قرار گرفت مفسران و محققانی همچون سیدقطب، آیت الله مکارم، علامه طباطبایی، طبرسی، عبدالعلی بازرگان، طنطاوی، نصر حامد ابوزید، دکتر سروش که دیدگاهایی مخالف از ملکوتی بودن ایات تا بشر دانستن آیات و رویای رسولانه خواندن آیات می داند آیاتی در سوره های صافات، حجر، جن، شعراء و ملک که اشاره میکند شیطان قادر به استراق سمع و دریافت اطلاعات نمی باشد و با شهاب ها مورد حمله قرار می گیرند.
دیدگاهتان را بنویسید