مدل کیهانی جهان مادی در قرآن
دکتر سید عیسی مسترحمی استادیار جامعه المصطفی در مقاله مدل کیهانی جهان مادی در قرآن در تاریخ 17 فروردین سال 1394 موضوع گسترش جهان و مدل کیهانی و مهبانگ را به برخی آیات قرآن نسبت داده است و این آیات را در بحث کیهان شناسی قابل تفسیر بر این موضوع میداند. ایشان تناسب آیات علمی قرآن با یافتههای کیهان شناسان را بعنوان شگفتی و اعجاز علمی این آیات میداند. ایشان در این مقاله به تفسیر آیاتی از جمله آیه 30 سوره انبیاء (مرحله آفرینش و بسته بودن آسمانها و زمین که خداوند آن هارا باز کرد)، آیه 47 ذاریات ( گسترش جهان ) 67 زمر ( پایان جهان و در هم پیچیدگی آسمانها و برگشت به حالت اولیه آفرینش ) اشاره کرده است.همچنین نظریههای مختلف کیهان شناسان از جمله جهان ایستاتیک و مدل مهبانگ را بیان کرده است.
مقدمه
نویسنده در مقدمه به موضوع روند آفرینش میپردازد و نظریههای علم جدید نجوم و تفاسیر برخی آیات را بیان میکند. گسترش جهان در علم با پیشرفت مبحث نور شناسی مورد بررسی قرار گرفته و به دو نظریه دانشمندان درباره آینده جهان اشاره نموده است. گروهی معتقدند جهان تا ابد در حال گسترش است و برخی معتقدند گسترش جهان در آینده متوقف شده و به انقباض جهان و حالت اولیه منجر میگردد.برخی مفسران معتقدند که آیاتی چون آیات 30 سوره انبیاء،47 سوره ذاریات و 67 سوره زمر اشاره به روند آفرینش و آینده جهان دارد.
روش شناسي و شیوههای تفسیر علمی آیات بحث
نویسنده در این قسمت به آیات علمی میپردازد که برخی از مفسران و حتی دانشمندان غیر مسلمان با روش علمی به تفسیر این آیات پرداختهاند تا به قصد آیات علمی و مقصود خداوند پی ببرند. ایشان اشاره میکند که روش علمی در تفسیر آیات در بین مسلمانان تا قبل از قرن چهاردهم رواج نداشت اما در قرن چهاردهم رونق گرفت و به ویژه برای قشر تحصیل کرده دارای جذابیت شد و نتیجه آن را در ایجاد جایگاهی مناسب برای آیات علمی در بین جوانان و افراد تحصیل کرده در جوامع مختلف بیان کرده است. نویسنده روش برداشت علمی از آیات قرآن را به 3 گروه (افراطی، تفریطی و اعتدالی) تقسیم کرد که هر کدام را دارای موافقان و مخالفانی دانسته است. نتیجه مطرح شده هر گروه در برداشت علمی از آیات عبارت است از:
1-گروه اول: مطلق انگاری یافتههای علمی و نسبت دادن آن به آیات علمی که با ایجاد خطا در نظریههای علمی لغزش ایجاد میشد. این گروه رسالت و هدف قرآن را از یاد میبردند و باعث ایجاد تفسیر به رای میشدند.
2-گروه دوم: با نادیده گرفتن مداوم دستاوردهای علمی، تفسیر آیات قرآن را از مباحث علوم دور دانستهاند.
3- گروه سوم: با درنظر گرفتن رسالت و هدف قرآن و به کارگیری علم تجربی تفسیر آیات علمی را با دور اندیشی بیشتری پی میگیرند.
شیوههای تفسیر آیات نیز عبارتند از استخراج تمام علوم با اعتقاد به وجود همه علمها در آیات قرآن و یا برگرداندن ظواهر آیات با روش تاویل به علوم و نظریههای دیگر و با تحمیل کردن فرضیههای علمی به آیات علمی قرآن.
نویسنده معتقد است که گروهی دیگر به درستی عقیده دارند که آیات به علوم جهت میدهد و باعث نظریه پردازی علوم میشود و علوم را وسیلهای برای فهم بهتر قرآن می دانستند.
پيشينه بحث
نویسنده به منشاء این بحث میپردازد و آن را از ارسطو دانشمند یونانی که پایهی آفرینش را ابدی و ازلی که غیر قابل تغییر است میداند و مادهای مانند اتر که دارای خاصیت ویژهای برای دور زدن در مدار دایرهای به دور جهان است را به عنوان ماده اولیه جهان و فساد ناپذیر معرفی میکند نظریهای که توسط بطلمیوس گسترش یافت. اما نویسنده آیات 30 انبیاء و 47 ذاریات و 67 زمر را در رد این نظریه مطرح میکند و آن نظریه را که در زمان نزول قرآن رایج بوده را خرافاتی میخواند. 3 دانشمند از جمله: آیت الله معرفت در کتاب التمهید فی علوم القرآن، دکتر رضایی اصفهانی در کتاب پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، زغلول نجار در کتاب السماء فی القرآن الکريم به برداشت علمی این آیات پرداختهاند. نویسنده مطرح میکند برخی دانشمندان و مفسران این سه آیه را بعنوان اعجاز نجومی قرآن میدانند.
اسرار علمي گسترش جهان
نویسنده دو مدل گسترش جهان را از منظر دانشمندان مختلف مورد بررسی قرار داده است:
مدل جهان ایستا بنابر نظریه نیوتن به نقل از هاوکینگ: جهان ایستاست و بعد تحت نیروی گرانشی منقبض می شود. همچنین نظریه انیشتین به نقل از ریگدن: او بعدها این نظر خود و تعیین ثابت کیهانی برای این مدل را اشتباه بزرگ عنوان کرد. نویسنده نیز در این زمینه معتقد است که این اشتباه انیشتین بعداز مدتها ثابت کرد جهان با سرعت بیشتری در حال افزایش است.
مدل انبساط جهان ملوين سليفر: نخستین فردی که این نظریه را با بررسی طیف سنجی ستارگان مطرح کرد که ستارگان درحال دور شدن از ماهستند، ملوین سلیفر است. ژرژلومتر و هابل نیز با سلیفر هم عقیده بودند. هابل طبق نظریه سلیفر و ادامه دادن تحقیقات او قانونی به نام قانون هابل را مطرح کرد. این دانشمندان جهان را مانند بالنی در حال باد شدن در نظر گرفتند که اگر نقاطی روی بالن درنظر بگیریم با باد شدن در حال فاصله گرفتن هستن و هرچه فاصله بیشتر باشد، دور شدن از هم بیشتر است. هابل معتقد است که این دور شدن از هم نظم خاصی دارد تا جایی که هرچه فاصله کهشکان دورتر باشد، سرعت آن بیشتر خواهد بود و در واقع رابطه مستقیمی دارند. برخی کیهان شناسان معتقدند که اجزای مختلف جهان در زوایای مختلف از هم فاصله گرفته و همچنان درحال دور شدن هستند. ایشان با تجزیه نور ستارگان آن نظر را تقویت کردند. هاوکین نیز با بررسی رنگ قرمز سرعت دور شدن را مطرح میکند.
سه نظریه معروف انبساطی از تکامل کیهان
نظریه انبساط با کندی معین که شامل دیدگاه هایی است که در ذیل میآید:
نیروی جاذبه میان کهکشانها سبب توقف انبساط میشود. کهکشانها به سمت هم حرکت انقباضی و بسته شدن دارند. فضا مانند زمین روی خودش خم میشود. وسعت متناهی است.
نظریه انبساط سریع که دیدگاه های مربوط به آن عبارتند از:
سرعت انبساط بر نیروی گرانشی غلبه میکند. این سرعت جلوی توقف کامل را میگیرد .گسترش کیهان تا ابد ادامه دارد و فضا مانند زین اسب خم می شود. وسعت نامتناهی است.
نظریه انبساط در حد جلوگیری از فروپاشی که بیان میدارد انبساط از صفر شروع شده و تا ابد ادامه دارد. همچنین فضا تخت و مسطح است. دانشمندان در پی یافتن بهترین مدل برای ساختار کیهان هستند.
نویسنده برای رسیدن به این اطلاعات، دو نوع داده را مطرح میکند: دانستن چگالی کیهان و نرخ فعلی آن ( بدست آوردن چگالی را سخت و بدست آوردن نرخ فعلی را از طریق دور شدن کهکشان ها پیشنهاد داده است) و در ادامه به مبحث چگونگی بدست آوردن چگالی می پردازد.
دیدگاههاي تفسيري
نویسنده به بررسی دیدگاه برخی مفسران و دانشمندان پیرامون آیه 47 سوره ذاریات میپردازد.
دیدگاه طبرسی: اشاره خداوند به قدرت خود در آفرینش پدیدهای بزرگتر از آسمان
دیدگاه فخر رازی: اشاره به بزرگی و عظمت آفرینش آسمانها توسط خداوند و این بزرگی را تشبیه کرده به کویری که زمین مانند حلقه ای در کویر است.
سه احتمال برای «اید» و «انا لموسعون» توسط علامه طباطبایی مطرح میشود:
1- مراد از «اید» یعنی قدرت در نتیجه «انا لموسعون» یعنی قدرت وسیع و برابر ناپذیر
2_مراد از«اید» یعنی نعمت درنتیجه «انالموسعون» یعنی نعمت بی شمار
3_ توسعه در نفقه که آن را به آسمان نسبت داده و علم را هماهنگ آن میداند
موریس بوکای: آن را بدون ابهام بیانگر گسترش جهان میداند و معتقد است که برخی مفسران در تفسیر این آیه اشتباه کردهاند.
نویسنده به بررسی برخی آیات از جمله 30 سوره انبیاء و 8 سوره نحل میپردازد و دیدگاه برخی مفسران از آیات را درباره شکل جهان بیان میکند.
نویسنده در آیه30 سوره انبیاء، با شرط پذیرش نظریه گسترش جهان به دو واژه رتق و فتق اشاره کرده و رتق را به احتمال همان شروع از یک نقطه و فتق را انبساط بعداز آن تفسیر کرده است و این دو واژه را متضاد هم عنوان میکند. این دو واژه را به شکل کیهان نسبت میدهند. رتق به معنای ضمیمه کردن و چسباندن (راغب اصفهانی) و رتق به معنای جدا ساختن دو چیز از همدیگر معنا شده است. برخی این آیه را مکمل آیه قبل میدانند و تعبیر به نظریه نقطه شروع و گسترش جهان از انفجار بزرگ دارند که باعث پیدایش دیگر اجرام شده است.
در هم پيچيده شدن آسمان
نویسنده آیه 104 سوره انبیاء را مطرح میکند که از آینده به صورت درهم پیچیده شدن و به حالت اول برگشتن آسمانها اشاره داشته است. نویسنده واژه «طی» را از دیدگاه چهار مفسر در معنای لغوی بررسی کرده است:
دیدگاه ابن فارس: از ماده «طوی» در معنای جمع کردن چیزی که بخشهایی از آن در بخشهای دیگر باشد.
دیدگاه ابن منظور/زبیدی: این ماده را نقیض نشر دانستهاند.
دیدگاه مصطفوی: در مواردی که قبلا گسترده و منتشر بوده است.
اسرار علمي پایان جهان
نویسنده با بیان دیدگاه انیشتین مبنی بر کافی بودن میزان جرم و انرژی جهان و متناسب بودن این میزان با یکدیگر و بیان نظر دیکسون مبنی بر کشفیات جدید از عاقبت جهان، اشاره به انقباض جهان بعد از انبساط جهانی دارد و دورهای این زمان و انرژی جهان دوباره به حالت اول باز میگردد و متوقف میشود. ایشان چگالی لازم برای هر مدل از جهان را با ارجاع به فرمولهای علمی قابل توجیه دانسته است.
دیدگاههاي تفسيری
مکارم شیرازی: ایشان بر خلاف دیگر مفسران این آیه را نشانه نابودی نمیداند بلکه آن را نشانه تغییر شکل جهان، درهم کوبیده شدن و جمع و جور شدن آن میداند.
بحرانی: ایشان دو آیه مطرح شده را با آیات 10 سوره دخان و 11 سوره طارق هم جهت میداند و منظور از طی السما را برگشت آسمان به حالت اول که اشاره به شکل دودی و گازی داشته میکند و استناد به تفسیر علی بن ابراهیم دارد.
دکتر عبدالوهاب الحکیم / احمد متولی: ایشان معتقدند که در آینده نیروی جاذبه بر نیروی گریز از مرکز کنونی کهکشانها غلبه میکند. ایشان منظور از آیه 16 سوره لقمان را جمع شدن دوباره کهکشانها و اجرام میداند.
زغلول النجار / عبدالحلیم: ایشان فراز پایانی این آیه را با استناد به آیه 48 ابراهیم در جهت تغییر شکل آسمان و زمین کنونی به آسمان و زمین دیگری تفسیر کرده که بدلیل چگالی بالا منفجر و به شکل گاز درآمده و تغییر مییابد.
نویسنده همچنین دیدگاه دو نویسنده را از آیات علمی قرآن مطرح نموده که ایشان به اعجاز علمی این آیات عقیده دارند.
دکتر زغلول در مورد تعبیر آیه تعبیر آیه 51 کهف معتقد است انسان بدون نور الهی قادر به درک ابتدا و انتهای آفرینش نمیشود. ایشان سه نظریه مشهور از آفرینش جهان را مورد بررسی قرار میدهد:
1_ئوسعه یافتن بی نهایت جهان 2_جهان انفجارهای متعدد 3_جهان بسته
عدنان شریف نیز با دستبرد به یافتههای علمی جدید نتیجه میگیرد که این آیات اعجاز علمی قرآن هستند و آن را مطابق با یافتههای علمی میداند و با اشاره به اجزای سازنده اتم و تشبیه جهان به این ذراتن که هرچه آن را فشردهتر کنیم حجم آن کمتر میشود.
نویسنده با استناد به برخی آیات موضوع طوماری بودن جهان را که هم اکنون گشوده شده و در نهایت در روز رستاخیز جمع و منقبض می شود را بیان میکند:
67 زمر: غیر قطعی بودن فرضیه مهبانگ را مانع چنین برداشتی از این آیه دانسته است.
10 دخان: دودی فراگیر در آسمان در روز قیامت
104 انبیاء: بازگشت آسمان به حالت گازی شکل اولیه
16لقمان:جمع شدن اعمال انسان و حسابرسی آن را بدون ارتباط با کیهان شناسی دانسته است.
نتيجه
نویسنده از این مطالب نتیجه میگیرد که علم به گسترش جهان مطلب همهگیر و قابل قبولی ست که آن را هم از دید علمی و هم از منظر قرآن مورد قبول دانسته است.
اما درباره موضوع پایان جهان و انقباض آن معتقد است چون هنوز یافتههای فعلی کافی نیست نمی توان آیات مربوطه را اعجاز علمی خواند و معتقد است که بیان انقباض گونه درآیات قرآن ممکن است از قوانین فیزیکی کنونی خارج بوده و در آینده به علم آن و قوانین جدیدی دسترسی یابند.
برای دریافت مقاله اینجا کلیک کنید.
دیدگاهتان را بنویسید