آیات نجومی قرآن و تحول علم نجوم
در تاریخ 13 اردیبهشت 1391 سعداله نصیری قیداری استاد گروه فيزيک دانشگاه زنجان مقالهای با عنوان “آیات نجومی قرآن و تحول علم نجوم” ارائه کرد. این مقاله در همایش ملی اعجاز قرآن كريم وابسته به وزارت علوم، تحقيقات و فناوری و با حمایت انجمن علمی اعجاز قرآن ايران ارائه شده است.
در این مقاله برخی از آیات قرآن کریم مانند آیات 4 و 104 سوره انبیا، آیه 16 سوره نوح، آیه 2 سوره رعد، آیه 5 سوره یونس، آیات 38، 39 و 40 سوره یس، آیه 11 سوره فصلت و آیه 47 سوره ذاریات بررسی شده است. نویسنده در این مقاله نشان میدهد که این آیات نه تنها کوچکترین تناقضی با یافتههای جدید در حوزه تحول ستارگان و سیارات، زمان و گاهشماری، مدلهای کیهانشناسی، آغاز و تکوین عالم، حیات فرازمینی و … ندارند، بلکه الهامبخش پیشبینیهای جدید نیز هستند.
این مقاله شامل مقدمه، ادوار تاریخی علم نجوم، مورفولوژی عالم، بررسی برخی آیات نجومی قرآن و در نهایت بحث و نتیجهگیری است.
در مقدمه این مقاله آمده است:حدود 200 آیه از آیات قرآن کریم به نجوم، اجرام آسمانی و کیهانشناسی اختصاص دارد. با توجه به این که آیات نورانی قرآن در حدود 1400 سال پیش نازل شدهاند و در این مدت تحولات و ادوار مختلفی بر علم نجوم و کیهانشناسی حادث شده است و این شاخه از علم به لحاظ نظری و رصدی متحول گردیده است، ممکن است این سوال مطرح شود که آیا مفاهیم مندرج در آیات نجومی قرآن که متعلق به دوران زمین مرکزی است پس از این دوره و دوره کهکشانی و گذشت بیش از یکصد سال از دوره کیهانی هنوز به قوت خود باقیست و تناقضی با یافتههای جدید ندارد؟
این آیات حدود یک هزار سال قبل از انقراض دوره زمین مرکزی نازل شدهاند، با توجه به اینکه اساس نظری و شواهد رصدی اخترفیزیک و کیهانشناسی امروز با پایههای فکری و تصورات مربوط به مراحل اولیه دوران زمین مرکزی کاملا مغایرت دارد، مفاهیم موجود در حدود 200 آیه نجومی قرآن از چه جایگاهی در این سیر تحولی برخوردار است؟
در ادمه مقاله نویسنده ادوار تاریخی علم نجوم را به اختصار مرور میکند و ساختار عالم و مواضع و حرکات اجرام سماوی را در سطح عمومی توضیح میدهد و سپس به بررسی تعدادی از آیات نجومی قرآن می پردازد.
ادوار تاریخی علم نجوم
نویسنده تاریخ علم نجوم را به طور مشخص به سه دوره تقسیم میکند: دوره زمین مرکزی، دوره کهکشانی و دوره کیهانی.
دوره زمین مرکزی از تاریخ باستان آغاز شد.در این مدت منجمین مسلمان کارهای ارزشمندی در زمینههای نظریه پردازی و طراحی و ساخت ابزار رصدی انجام دادند.
در دوره کهکشانی با توجه به پیدایش نظریات پیشرفته مکانیک سماوی و اختراع تلسکوپ، تغییرات شگرفی در نگرش منجمین و کیهانشناسان به جهان نجومی اطراف حاصل شد.
همچنین در دوره کیهانی با کشف نظریههای جدید فیزیک و مکانیک و اختراع تلسکوپهای رادیویی و آشکارسازهای مختلف در پهنه امواج الکترومغناطیسی، ساخت تلسکوپهای غولپیکر اپتیکی و اختراع کامپیوتر و نرم افزارهای پیشرفته، نگاه منجمین و کیهانشناسان را به عالم و تحول اجرام سماوی در مقایسه با دانش نجومی دوران ابتدایی زمین مرکزی به کلی دگرگون ساخته است.
مورفولوژی عالم
مورفولوژی عالم در دوران زمین مرکزی عبارت بود از کره فرضی سماوی به مرکزیت زمین که کلیه اجرام آسمانی در سطح داخلی آن حول محوری که از قطبین سماوی عبور میکرد می چرخیدند. امروز ساختار شناخته عالم به این سادگی نیست. زمین به همراه هشت سیاره دیگر حول خورشید میگردد. بدین ترتیب منظومه شمسی، ستارگان محلی، کهکشان راه شیری، خوشه کهکشانی، ابرخوشههای کهکشانی و مجموعهای از ابرخوشهها نیز، حفره ها و مرزها را تشکیل میدهند. این ساختارهای مشاهده شده در فضایی به ابعاد حدود 15 میلیارد سال نوری توزیع شدهاند. طبق مشاهدات اخیر به نظر میرسد، کهکشانها در حال دور شدن از یکدیگر هستند و این همان انبساط عالم است که حدود 80 سال پیش توسط هابل کشف شد.
بررسی برخی از آیات نجوم قرآن
در این بخش نویسنده از میان آیات نجومی قرآن، آیات 4 و 104 سوره انبیا، 38 ،39 و40 سوره یس، 16 سوره نوح، 2 سوره رعد، 5 سوره یونس، 11 سوره فصلت و 47 سوره ذاریات به طور اختیاری انتخاب و در مورد آنها بحث کرده است.
بحث و نتیجه گیری
در این مقاله تحول علم نجوم در گرایشهای نظری و رصدی و به موازات آن توسعه ابزار رصدی در ادوار تاریخی علم نجوم مورد بررسی قرار گرفت و نشان داده شد که معلومات نظری و رصدی نجوم در زمان نزول قرآن یعنی حدود 1400 سال پیش در مقایسه با دانش و تکنولوژی امروز بسیار ابتدایی بوده است. نگرش امروزی منجمین و کیهانشناسان به عالم نجومی در مقایسه با دوران زمین مرکزی به گونه شگفتانگیزی تفاوت کرده است. از دیدگاه علمی آنچه که مورد انتظار است این است که آیات نجومی قرآن پس از انقراض تفکر و تصور ادوار زمین مرکزی و کهکشانی و توسعه پر شتاب این تفکرات پس از گذشت بیش از یکصد سال از دوره کیهانی، دچار اختلال و تناقض گردد.
در این مقاله بررسی برخی از آیات نجومی قرآن نشان میدهد که نه تنها چنین تناقضی وجود ندارد بلکه گویی ادبیات قرآن، ادبیات امروز اخترفیزیک و کیهانشناسی است و اساسی ترین نکات و اصول علمی به سهولت از این آیات قابل استنتاج است. نویسنده تاکید دارد هدف این مقاله به هیچ وجه استنتاج یافتههای دیگران ولو بلغ ما بلغ از لابه لای آیات قرآن نیست. بلکه هدف جامع بودن این آیات و چینش کلمات و واژهها به گونهای است که هیچ گونه تناقض و ناهماهنگی بین خود این آیات و بین آن چه که امروزه از نجوم و کیهانشناسی میدانیم وجود ندارد. گرچه ممکن است در مواردی هم فرد صاحب نظر را به سمت و سوی خاصی هدایت کند.
دیدگاهتان را بنویسید